بندر عباسدر قرن چهارم هجری در حوالی بندرعباس فعلی، بندر و روستای كوچكی به نام سورو» وجود داشت كه جغرافیانویسان قرن چهارم هجری قمری از آن نام بردهاند. برخی معتقدند شهرو» كه اصطخری به عنوان دهی كوچك بر كنار دریا» از آن نام برده، همان بندر سورو» است. این بندر در 924 هجری قمری بندر جرون» خوانده میشد و دهكدهای كوچك بود و در روبهروی سواحل شمالی جزیره پر اهمیت هورموز» آن روزگار، قرار داشت. در سال 1514، پرتغالیها این دهكده كوچك را برای پیاده شدن، و بارگیری اجناس از خشكی انتخاب كردند . به دلیل خرچنگ زیادی كه در ساحل این بندر وجود داشت، نام آن را بندر كامارااو» یا كامبارائو» یعنی بندر خرچنگ گذاشتند. نام متداول بعدی ؛ یعنی گمبرون» یا گامبرون» به احتمال زیاد از لغت پرتغالی گامارائو» اقتباس شده است. در سال 1622 میلادی شاه عباس توانست با كمك انگلیسیها دست پرتغالیها را از این بندر كوتاه كند. به افتخار این پیروزی بندر گمبرون» به بندرعباس» تغییر نام داد. تا قبل از سال 1650 میلادی ( 1070 هجری قمری ) بندرعباس حصار نداشت؛ ولی از این زمان دور شهر را محصور كردند و بر امنیت آن افزوده شد. انگلیسیها و هلندیها در بندرعباس تجارتخانه، و در كنار دریا عمارت زیبایی بنا كردند. در این بندر لنگرگاه مناسبی وجود داشت؛ لذا اكثر كشتیهای بزرگی كه از هند برای ایران و عثمانی و سایر نقاط كالا حمل میكردند، در این بندر لنگر میانداختند.
هلندیها در سال 1110 هجری قمری ( 1698 میلادی ) با كسب اجازه ار دولت ایران ، شهر تازهای با بافت و معماری ویژه در وسط شهر بندرعباس بنا نمودند. ( عمارت كلاهفرنگی در همین ایام بنا شده است.) بافت و شكل ظاهری شهر جدید تا سال 1135 هجری قمری دوام یافت. در نیمه نخست قرن هفدهم ، نمایندگان كمپانی هند شرقی سعی كردند بندرعباس را به پایگاه اصلی خود در خلیج فارس تبدیل كنند؛ به همین لحاظ، مركز كمپانی هند شرقی در بندر عباس مستقر گردید. ناوهای نظامی كمپانی هند شرقی نیز در آبهای نزدیك بندرعباس پهلو گرفتند. این شركت در سال 1759 به علت متشنج شدن اوضاع و بمباران تأسیسات تجاری انگلیسیها در بندرعباس، مركز تجارت خود را از این بندر به بندر بصره منتقل نمود . این امر بیش از پیش ، شرایط انحطاط بندرعباس را فراهم كرد. بعد از ظهور نادرشاه، بندر بوشهر مقر ناوگان ایران شد و بندرعباس و توابع آن طبق قرارداد، به سلطان مسقط به اجاره واگذار شد. در پی شورش سال 68 میلادی در مسقط ، این امتیاز لغو شد و شهر بندرعباس و توابع آن دوباره به تصرف كامل دولت ایران درآمد. پس از پیروزی نهضت مشروطیت و تصویب قانون ایالات و ولایات، بندرعباس و توابع آن جزء محدوده ایالت فارس قرار گرفت و سپس در محدوده اختیارات حاكم كرمان درآمد. در تقسیمات فعلی كشوری شهر بندرعباس مركز استان هرمزگان است. این شهر یكی از مهمترین مراكز استراتژیكی و تجاری ایران در جوار خلیجفارس و دریای عمان است. بارنداز شهید رجایی، اسكله عظیمی است كه بخش وسیعی از مبادله كالاهای تجاری بین ایران و دیگر كشورها از طریق آن صورت میگیرد. بندرعباس از طریق راههای دریایی، راهآهن، جادههای ترانزیتی درجه یك و از طریق هوا به كلیه مناطق داخلی و دیگر كشورهای جهان مرتبط است. بندر لنگهدر جغرافی زمان هخامنشیان ، از بنادر مهم و تجاری خلیجفارس اندك نام برده شده است. گمان میرود كه بندر گوگانا» همان بندر لنگه امروزی باشد كه در دوران حكومت هخامنشیان از بنادر معتبر تجاری محسوب میشده است؛ ولی در اثر تغییر و تحولات تاریخی و عدم توجه، این بندر كمكم رو به انحطاط گذارده و از رونق آن كاسته شده است. در سال 1638 تاورنیه» - سیاح فرانسوی – طی سفر از بصره به بندر لنگه، مدت دو روز در این بندر اقامت نموده و از آن به خوبی یاد كرده است. در سال 1760 میلادی ، اعراب جواسم سواحل جنوبی خلیجفارس طی یك مهاجرت وسیع، جزیره قشم و بندرلنگه و بندر شناس را تصرف كردند. در زمان كریمخانزند ( 1773 – 1743 میلادی ) سهولت ارتباط دریایی خلیجفارس از طریق بندر لنگه، رونق تجاری قابل توجهی در بندر لنگه و بندر كنگ به وجود آورد ور اه كاروانرو شیراز نیز به اهمیت بازرگانی این دو بندر افزود. اعراب جواسم به دستور كریمخان زند و بنا به ت نظامی او، در بندر لنگه سكونت گزیدند و در آبادی و رونق آن همچنان كوشیدند؛ به طوری كه بندر فوق از مشهورترین بنادر خلیجفارس شد و در دوران قاجار، به عروس بنادر ایران معروف گردید. تا سال 96 میلادی، اعراب جواسم بر بندر لنگه تسلط داشتند. در سال 89 میلادی در بندر لنگه دفتر كنسولگری فرانسه تأسیس گردید و از همین سال، گمرك بندر لنگه و بندرعباس زیر نظر و ریاست بلژیكیها قرار گرفت. در سال 98 میلادی یكی از افراد خانوادههای حكومتی بندر لنگه به علت ضعف حكومت مركزی، بندر لنگه و مناطق اطراف آن را تحت تصرف خود درآورد و علیرغم مخالفت دولت مركزی ایران، نمایندگانی را جهت اداره امور بندر لنگه انتخاب نمود. در اوایل سال 99، به سلطه او در بندر لنگه خاتمه داده شد. در اواخر حكومت سلسله قاجاریه، بندر لنگه رو به ویرانی گذاشت و از شروع جنگ جهانی اول تا بعد از جنگ دوم جهانی ( 1945 ) كه انواع بیماریهای واگیردار همراه با فقر و قحطی شیوع پیدا كرده بود، اكثر مردم این شهر فعالیت خود را تعطیل كرده، و به نقاط دیگر مهاجرت كردند. به همین دلیل به مرور زمان، نقاط مسكونی شهر خالی از سكنه شد و شهر فعالیت و چهره واقعی خود را از دست داد و سپس آرامآرام رونق یافت. بندر لنگه امروزی شهر نسبتاً آباد است و همچنان فعالیتهای تجاری آن رو به گسترش میباشد. این بندر از طریق جادههای درجه یك و فرودگاه، با سایر نقاط ایران ارتباط زمینی و هوایی دارد. بندر كنگتاریخ دقیق بنای شهر كنگ مانند اغلب شهرهای ایران مشخص نیست؛ اما منابع تاریخی نشان میدهند كه پیش از آنكه نامی از بندر لنگه در میان باشد، بندر كنگ ساخته شده است. گفته میشود كه تاریخ بنای شهر كنگ به 00 سال پیش میرسد و این بندر كوچك در طول عمر خود چهار بار تخریب و از نو ساخته شده است، و بنای فعلی آن چهارمین شهری است كه بر روی خرابههای شهر قبلی احداث شده است. روایتی نیز در دست است كه نشان میدهد، در حدود 100 سال پیش بندر كنگ ناحیهای آباد و پررونق بوده است. این شهر، دورهای در تصرف پرتغالیها و هلندیها بوده است و هنوز آثاری از قلاع و تجارتخانههای آنان در این بندر به صورت خرابه باقی مانده است. شهر كنگ یكی از بنادر شهرستان بندر لنگه است. مساحت آن 5 كیلومتر مربع میباشد و در 6 كیلومتری خاور بندر لنگه واقع شده و فاصله آن تا مركز استان 260 كیلومتر است. مردم شهر كنگ مانند دیگر ساحل نشینان اغلب دریانورد و عموماً ماهیگیر هستند و از مشاغل عمده آنان توربافی و لنجسازی است كه از مهمترین صنایع مردم این منطقه میباشد. در سالیان گذشته، كلیه لنجهای خلیج فارس به وسیله لنجسازان كنگی ساخته میشد؛ ولی بعدها به علت مشكلاتی كه در تهیه چوب مخصوص لنجسازی كه مستقیماً از سواحل آفریقا وارد میشد به وجود آمد، صنعت لنجسازی در كنگ رونق و شكوه گذشته خود را از دست داد. مینابتاریخ میناب با تاریخ شهر هرمز باستانی درآمیخته است. در حال حاضر خرابههای این شهر در نزدیكی شهر میناب قرار دارد و در واقع این شهر جای آن را گرفته است. در سال 326 قبل از میلاد، اسكندر مقدونی دریاسالار خود ـ نثارخوس (نئارك) – را از طریق مصب سند رهسپار خلیج فارس كرد. وی پس از عبور از سواحل مكران به دهانه رودخانه آدمیس» در نزدیكی شهر هرمز رسید و مورد استقبال اهالی شهر قرار گرفت و چندین روز در این شهر اقامت كرد. عدهای از مورخان، بنیانگذاری شهر هرمز كهنه را به اردشیر بابكان ( پاپكان) ساسانی منسوب میدانند؛ در صورتی كه چندین قرن پیش از آن سپاه اسكندر در این شهر اقامت داشته است. در حدود سال 1000 میلادی یكی از شیوخ عمان به نام محمد برای تصرف خلیج فارس و سواحل آن هجوم آورد و از نیتی اهالی هرمز نسبت به حاكم وقت استفاده كرد و بندر هرموز را تصرف كرد. پس از او، پسر وی به نام سلیمان و سپس فرزندان او حكومت شهر هرمز را به دست گرفتند. در سال 1300 میلادی، جمعی از سواران مغول ( نوادگان امیر تیمور گوركانی) به این شهر حمله كردند و خرابی بسیار به بار آوردند. در نتیجه امیر هرمز همراه با مردم شهر، بندر هرمز را ترك كرده و به جزیره هرمز كنونی مهاجرت نمودند و بدین ترتیب حكومت خشكی هرمز به جزیره جرون منتقل شد. در سالهای 04 ـ 1793 میلادی سلطان عمان ـ سلطان ابن احمد ـ با حمایت انگلیسیها، حاكمیت خود را در گواتر به ناصرخان ـ حاكم آن ناحیه ـ تحمیل كرد و نفوذ خود را در سواحل مكران گسترش داد و بدینسان سواحل دریای عمان نیز به دست وی افتاد. وی در رویارویی با ایران احتیاط میكرد؛ اما سعی كرد تا اداره بندر عباس و میناب را نیز به دست آورد. در این ایام، آقا محمدخان قاجار به دلیل درگیریهای داخلی فرصت نكرده بود تا قدرت خود را در جنوب كشور تحكیم نماید. بدین لحاظ جزایر قشم و هرمز تحت كنترل حكومت عمان قرار داشت. در سال 52 با توافق دولت ایران و عمان عهدنامهای تنظیم شد كه طی آن، اراضی سواحل و جزیرههای ایران و شهر میناب مجدداً به مالیكت ایران درآمد.
میناب امروزی كه تاریخ آن با قدمت تاریخی هرمز قدیمی درآمیخته است، شهری آباد و پررونق است. این شهر یكی از نواحی مستعد كشاورزی استان هرمزگان نیز هست و محصولات جالیزی، مركبات و خرمای آن بسیار معروف میباشد.جاسكنام این بندر كه امروز جاسك نامیده میشود، در دوران گذشته به صورتهای جاشك، چاشك، جك، رأسالجاسك و چاسك نیز ثبت شده است. در دوران بسیار قدیم بندر جاسك یكی از كانونهای معتبر آیین میترا بود. معبدی به نام آناهیتا در جاسك باقی مانده است. تهمتنبن توران شاه ملقب به سلطان قطبالدین در سال 1330 میلادی به بعد در جاسك حكومت داشته است.
در سال 1614 میلادی انگلیسیها بندر جاسك را به عنوان بندر تجاری خود در شمال خلیجفارس انتخاب كردند. اولین محموله انگلیسیها در سال 1616 با كشتی از هند در جاسك پهلو گرفت و در سال 1619 میلادی، تجار مذكور اولین تجارتخانه شركت هند شرقی در جاسك را تأسیس كردند. این بندر تا زمانی كه بندرعباس به تجارت انگلیسیها اختصاص داده شد، مركز تجارت و معاملات كمپانی هند شرقی با مركز ایران بود. در اواخر سال 1620 میلادی هلندیها از ورود دو كشتی كمپانی هند شرقی به بندر جاسك جلوگیری كردند. این كار كه منجر به نبرد سختی بین انگلیسیها و هلندیها در حوالی این بندر شد، به شكست و اخراج هلندیها از بندر جاسك انجامید. كشور انگلیس برای بسط نفوذ خود در سال 64 میلادی اقدام به استحكام مواضع خود در خلیج فارس نمود. از جمله این اقدامات، ایجاد خطوط تلگراف و كابل زیردریایی بود كه ایران و هند را از طریق گواتر – جاسك – بندرعباس مرتبط میساخت. دولت انگلیس استحكامات نظامی چندی در جاسك به وجود آورد. در سال 1901 میلادی خطوط تلگرافی ( سیم دریایی ) دیگری از بندر جاسك به مسقط ( عمان) دایر شد كه مركز آن در جاسك قرار داشت. در سال 1932 از سوی دولت ایران عبور بدون اجازه هواپیماهای انگلیسی و هلندی كه از خاور دور به خاورمیانه میآمدند، ممنوع اعلام شد؛ زیرا از بدو تأسیس خطوط هوایی، این دو كشور بدون كسب اجازه در فرودگاههای جاسك ـ بندرعباس – لنگه فرود میآمدند. در نتیجه این ممنوعیت، مسیر پروازهای فوق تغییر كرد. بندر جاسك امروزه از شهرهای نسبتاً آباد استان هرمزگان است كه سه طرف آن را آبهای ساحلی احاطه كرده و آن را به صورت یك شبهجزیره درآورده است. شهر از دو سوی شرق و غرب به خلیج جاسك میپیوندد و از سوی دیگر ( شمال شرقی )، به مناطق نظامی متصل است. این موقعیت، شكل ظاهری شهر را به حال طولی درآورده و عرض آن را بسیار محدود كرده است. قشمایرانیان ، در روزگار قبل از اسلام جزیره قشم را بنوكاوان» ، ابنكوان» ، برخت»، ابركافان»، افركاوان» و لافت» میگفتند؛ ولی به تدریج این اسامی به فراموشی گرایید و نامهای كشم و قشم متداول گشت. این جزیره را به خاطر طول زیاد آن جزیره الطویله» نیز نامیدهاند. در زمان شورش مغول و هرجومرج ناشی از آن، رییس قبیله توران در جزیره قشم سكونت اختیار كرد و به آبادانی ان پرداخت و به تورانشاه ملقب شد. پرتغالیها در سال 1507 میلادی در جزیره قشم استحكامات نظامی مهمی ایجاد كردند، و از ورود كشتیهای جنگی سایر دولتها به این جزیره جلوگیری كردند. این وضع تا زمان سلطنت شاه عباس صفوی ادامه داشت. در سال 1645، هلندیها قوای نظامی مهمی در خلیجفارس گرد آوردند و به بهانه این كه ایران قرارهای عهدنامه تجاری خود با آن كشور را رعایت نكرده است، حصار و قلعه قشم را تصاحب كردند و نیروهای نظامی خود را در آنجا اسكان دادند؛ ولی به علت گرمای شدید هوا، بسیاری از نیروهای هلندی تلف شده، و عاقبت هلندیها مجبور به تخلیه جزیره قشم شدند. در بین سالهای 1720 ـ 17 میلادی اوضاع خلیج فارس رو به وخامت نهاد. حاكم عمان تعدادی از جزایر واقع در نزدیك سواحل ایران، از جمله قشم را تصرف كرد؛ ولی چندین فروند كشتی جنگی انگلیسی مهاجمان عمانی را مغلوب كردند. پس از مرگ نادرشاه در سال 1747 میلادی، نفوذ ایران بر خلیج فارس ضعیفتر شد و طوایف عرب جواسم توانستند دامنه ات خود را گسترش داده و حوزه متصرفات خویش را تا نزدیكی سواحل ایران برسانند و در سال 1760 ، جزیره قشم را كه تا آن زمان در تصرف یك طایفه مشخص بود، تسخیر نمایند. در سال 1763، كریم خان زند نفوذ و اقتدار خود را در جنوب ایران مجدداً مستقر ساخت. در سال 82 میلادی، حكومت انگلیسی بمبئی تصمیم گرفت كه مركزی جهت توقف نیروی دریایی انگلیس در خیلج فارس ایجاد كند. برای این منظور چندین نقطه در خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفت و بالاخره باسعیدو ، واقع در جزیره قشم برای این منظور انتخاب شد. در این ایام دولت انگلیس قوای خود را در محل باسعیدو استقرار داد. چندی بعد، آنها نیز به دلیل بدی آب و هوا و نبودن امكانات زندگی مجبور به ترك باسعیدو شدند. تأسیسات انگلیسیها در بندر باسعیدو هنوز هم باقی مانده است. در سال 1909 میلادی، انگلیسیها مجدداً در بندر باسعیدو، انبارهایی برای سوخت كشتیها ایجاد كردند كه در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، به فعالیت انگلیسیها در این بندر خاتمه داده شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، قشم اهمیت بیشتری پیدا كرد، تا اینكه پس از پایان جنگ تحمیلی، در سال 1368 شمسی به عنوان دومین بندر آزاد ایران شناخته شد و به دنبال آن در سال 1369، این عنوان به تصویب هیأت دولت رسید. در همین سال فعالیت گمركی این بندر كه یكی از فعالترین مناطق تجاری و صنعتی در خلیج فارس و دریای عمان است، آغاز شد. بدین ترتیب با فعال شدن این بندر، فعالیتهای تجاری ایران با سایر كشورهای همسایه و منطقه گسترش بیشتری یافت. علاوه بر آن، پروژههای احداث فرودگاه بینالمللی قشم و بندرگاه آن، با ظرفیت پذیرش كشتیهای 60 هزار تنی و نیز طرح اتصال زمینی جزیره قشم به بندر عباس آغاز شد. ابوموسیدر كتب تاریخی و جغرافیایی، از این منطقه به نامهای بوموسی، ابوموسی، بنموسی، بوموف، باباموسی و گپسبز نام برده شده است. بررسیهای انجام شده، نشانگر آن است كه از هزاره قبل از میلاد جزیره ابوموسی، همانند سایر جزایر دریای پارس توسط ایرانیان اداره میشده و جزو قلمرو دولت ایران بوده است. دریای پارس و جزایر آن از جمله ابوموسی، در روزگار عیلامیان به ویژه در زمان سلطنت شیلهك این شوشیناك» . ( 1151-1165ق.م) تحت حكومت این سلسله بود. در دوره مادها و به ویژه در زمان سلطنت هُوِخشَترَه»، این جزیره به همراه سایر جزایر دریای پارس، جزو یكی از ایالتهای جنوب غربی و سپس جزو ساتراپ ( استان ) چهاردهم دولت ماد به نام درنكیانه» و بخشی از كرمان بود. در روزگار هخامنشیان، جزایر خلیجفارس از جمله جزیره ابوموسی به موجب بند 6 ستون اول كتیبه بیستون جزو استان پارس بوده است. در زمان اشكانیان، به ویژه در روزگار سلطنت مهرداد اول ( 171ـ 138 ق.م) بنادر و جزایر دریای پارس تحت حكومت این سلسله قرار گرفت. در دوره ساسانیان، جزایر و بنادر خلیجفارس جزو قلمرو ایران و كوره ( شهر) اردشیر خوره، در محدوده پادكیسانِ نیمروز بوده است. در سال 23 هـ .ق جزیره ابوموسی و سایر شهرها و ولایتهای كرانه شمالی خلیج فارس به تصرف اعراب درآمد. در دوره حكومت امویان و عباسیان، كرانهها و جزیرههای خلیج فارس، توسط فرستادگان آنان اداره میشد. در اواسط قرن سوم هجری قمری، یعقوب لیث صفاری در سیستان نخستین دولت مستقل ایرانی را پایهگذاری كرد. بعد از مرگ وی، برادرش عمرولیث، از سوی خلیفه بغداد به حكومت فارس، بوشهر، بنادر و جزایر كرانههای شمالی و جنوبی خلیج فارس. . . منصوب شد. در سال 323 هـ . ق عمادالدوله دیلمی، بنادر و جزایر خلیجفارس از جمله جزیره ابوموسی را تصرف كرد. در تمام مدت حكومت آلبویه، بنادر و جزایر سراسر كرانههای خلیج فارس در قلمرو فرمانروایی آنان قرار داشت. پس از انقراض سلسله آلبویه، سلجوقیان كرمان در آن منطقه حكومت یافتند و كلیه كرانههای شمالی و جنوبی و جزایر خلیجفارس از جمله بحرین، ابوموسی، كیش و خوزستان را متصرف شدند. این جزیره تا سال 538 هـ . ق كه حكومت سلجوقیان كرمان دوام داشت، جزو قلمرو آنان محسوب میشد و توسط حكومت دست نشانده آنان ـ بنیقیصر یا ملوك كیش ـ اداره میشد. پس از انقراض ملوك كیش، در سال 626 هـ . ق حكومت جزیره كیش و سایر جزایر خلیج فارس، از سوی اتابك ابوبكر بن سعد زنگی ( اتابك فارس ) به ملوك هرمز واگذار شد كه تا سال 779 هـ . ق مالكیت آنها بر این جزایر ادامه داشت. تیمور گوركانی در یورشهای خود، خلیج فارس و بنادر و جزایر آن از جمله ابوموسی را ضمیمه متصرفات خویش كرد و تا سال 873 هـ . ق كه اعقاب او در ایران حكومت داشتند، این منطقه جزو ایالت فارس محسوب میشد. در دوره شاه عباس صفوی، پرتغالیها ابوموسی را به تصرف خود درآوردند؛ ولی این جزیره ، پس از یك دوره طولانی به وسیله نیروهای ایرانی آزاد گردید. در سال 1147 هـ.ق ( 1735 م . ) از سوی نادرشاه افشار، لطیفخان دشتستانی به سمت حاكم ایالت دشتستان ، شولستان و دریاداریِ كل سواحل، بنادر و جزایر خلیجفارس منصوب شد و تمام جزایر از جمله ابوموسی را از دست یاغیان خارج كرد . لطیفخان دشتستانی، در سال 1149 هـ . ( 1736 م . ) به بحرین لشكر كشید و شیخ جبار هوله را شكست داد و آنجا را نیز به تصرف درآورد. كریم خان زند در سال 1179 هـ . ق ( 1756 م . ) بر سراسر فارس و جزایر خلیج فارس از جمله ابوموسی و . . . اعمال حاكمیت نمود. آقامحمدخان قاجار نزدیك به 10 سال با جانشینان كریمخان زند و سایر مدعیان سلطنت جنگ كرد و موفق شد بر تمام ایران، از جمله بنادر و جزایر خلیجفارس مسلط شود. در روزگار سلطنت فتحعلیشاه نیز این منطقه جزو ایالت فارس بود. در آخرین سالهای قرن نوزدهم، پس از وارد شدن نیروی دریایی و اتباع ی انگلستان به آبهای خلیج فارس، به بهانه بیرون راندن ان دریایی و مانع شدن از بردهفروشی و حفظ امنیت هندوستان، نیروی دریایی انگلستان از عملیات مأموران نظامی حكومت فارس در جزیره ابوموسی جلوگیری به عمل آوردند؛ اما در همان ایام بر روی نقشههای ترسیمی انگلستان كلیه خطوط مرزی كه مربوط به ایران بود، به رسمیت شناخته شد و مورد تأیید قرار گرفت. پس از چندی شیخ شارجه با هماهنگی دولت انگلستان ادعای مالكیت جزیره را كرد و با ایجاد چند اسلكه و تأسیسات بندری مختصر ، به انتقال خاكسرخ و راهاندازی چراغ دریایی و تولید مقدار كمی برق پرداخت. در شروع فصل زمستان سال 1350 شمسی. جزیره ابوموسی تحت سلطه نیروی دریایی ایران قرار گرفت؛ ولی در خصوص اختیارات حكومت ایران در این جزیره قبلاً با میانجیگری سر ویلیام لوس» دیپلمات و نماینده وزارت امور خارجه انگلستان در خلیجفارس، توافقهایی بین دول ایران و شارجه انجام گرفته بود. سر ویلیام لوس كه مدتی از طرف دولت انگلستان مأمور خدمت در بحرین و خلیجفارس شده بود، به دنبال مسافرتهای مكرر به خلیج فارس و شیخ نشینهای اطراف ، نظرافت و پیشنهادات شیوخ سواحل جنوبی خلیج فارس و دولت ایران را قبل از خارج شدن مأموران انگلستان اخذ كرد، و موفق به پیدا كردن راهحلی برای مسائل و مشكلات جزایر تنب بزرگ ، تنب كوچك و ابوموسی شد. بعد از آن، دولت ایران و شیخ نشین شارجه بر اساس قراردادی به توافق رسیدند. پس از استقرار نیروهای نظامی ایران در بلندیها و مناطق سوقالجیشی جزیره و حفظ قسمتآباد و قابل سكونت جزیره برای اقامت اتباع شارجه، جلساتی تشكیل شد و دولت ایران تمام شرایط قرارداد را همچنان استوار دانست. همچنین در همان سال (1350 ) ، نخستوزیر ایران طی نطقی در مجلس شورای ملی اقدام دولت ایران را در باز پس گرفتن جزایر سهگانه اعلام داشت و گفت مطابق گذشته، ایران خود را مالك و حاكم جزیره و منابع آن میداند. در حال حاضر، به لحاظ فقدان كانونهای جمعیتی متراكم در این شهرستان، بافت شهری تمركز یافتهای در یك مكان مشخص مشهود نیست؛ بلكه بافت شهری به صورت پراكنده و تلفیقی از بافت جدید ( شهركها ) و قدیمی همراه با واحدهای مسكونی دیگر است كه بیشتر اماكن دولتی محسوب میگردند.مكانهای تاریخی و دیدنی استان هرمزگانشهرستان بندرعباس
كنارههای رودخانه جلالی – كوههای شمالی بندرعباس
چشمه معدنی گنو- 24 كیلومتری شمال شرقی بندر عباس
چشمه آبگرم لشتان – 7 كیلومتری شرق بندر خمیر
چشمه چاه احمد – مسیر جاده بندر خمیر، بندر لنگه
چشمه آب گرم سایه خوش – مسیر جاده بندر خمیر، بندر لنگه
چشمه آبگرم تودولویه – مسیر جاده بندر عباس، لار
چشمه آب گرم خورگوـ جاده فرعی منشعب از جاده بندر عباس، سیرجان
چشمه آب گرم باری – جاده روستایی خورگو، سرخان، باری
چشمه آب گرم سرخان – جاده روستایی خورگو، سرخان، باری
چشمه آبگرم كشكو – مسیر جاده بندرعباس، كشكو
چشمه آب گرم نیان – مسیر جاده بندرعباس، سرخان
چشمه آبگرم چستانه – 25 كیلومتری غرب بندرعباس
جزیره كیش – جنوب غربی بندرعباس
جزیره هرمز – جنوب شرقی بندرعباس
منطقه حفاظت شده گنو- 29 كیلومتری شمال غربی بندر عباس
جنگلهای حرا( مانگرو) – سواحل خلیج فارس، شمال جزیره قشم، بندر خمیرو . . .
عمارت كلاهفرنگی – محل اداره گمرك بندرعباس
قلعه لافت – روستای لافت
قلعه خمیر – نزدیكی شهر بندر خمیر
چاههای آب لافت- پشت قلعه لافت
اسكله باستانی بندر لافت – لافت
محله قدیمی سورو – عرب شهر بندرعباس
پل لاتیدان – 50 كیلومتری غرب بندرعباس
مسجد دژكان – نزدیكی بندر خمیر
مسجد منبر كهنه- غرب بندر عباس
مسجد جامع بندرعباس – بندرعباس
مسجد صحراباغی – بندرعباس
امامزاده شاه محمدتقی – كنار جاده بندرعباس
امامزاده سید مظفر- بندرعباس
زیارتگاه خواجه نصیر- جاده بندرعباس، سورو
امامزاده سید كامل- بندرعباس
معبد هندوها – بندرعباس
شهرستان قشم
جزیره قشم – شمال غربی تنگه هرمز
جزیره لارك – جنوب شرقی قشم
جزیره هنگام – 29 میلی قشم
قلعه پرتغالیها – جزیره قشم
آبانبار بیبی - شهر قشم
آبانبار خربز- جنوبی غربی جزیره قشم
چاه پرتغالیها – محوطه نیروگاه برق قشم
شهر قدیم خربز – جزیره قشم
تپه باستانی كولغان – قشم
سدبالاتل – دره كولغان قشم
مسجد برخ- جزیره قشم
مسجد جامع – قشم
زیارتگاه بیبی مریم – روستای توریان
زیارتگاه شاه شهید – مجاور شهر قدیمی خریز
بقعه شیخ برخالاسود- قشم
زیارتگاه شیخ اندرآبی – روبهروی لافت
نیایشگاه میترا- 15 كیلومتری قشم
شهرستان بندر لنگه
كنارههای رودخانه مهران – كنار شهرستان بندر لنگه
چشمه آبگرم بادون – جاده بندر لنگه ، روستای گزیل
چشمه آبگرم آسك – جاده بندر لنگه، روستای گزیل
چشمه آب گرم ملایجی – مسیر جاده بندر لنگه ، بندر گنگ
چشمه آب گرم چارك – مسیر جاده بندر لنگه، گاوبندی
چشمه آب گرم فاریاب – مسیر جاده بستگ، بعد از روستای فتویه
چشمكه آب گرم فتویه – مسیر جاده بستگ
جزیره لاوان – 91 میلی بندر لنگه
جزیره هندورابی – 72 میلی بندر لنگه
جزیره شتور – جنوب شرقی جزیره لاوان
پناهگاه حیاتوحش – جزیره شتور
عمارت فكری – بندر لنگه
قلعه لشتان – 6 كیلومتری شرق بندر لنگه
مسجد و مناره ملك ابن عباس – غرب بندر لنگه
شهرستان ابوموسی
جزیره تنب بزرگ – 14 میلی جنوب غربی جزیره قشم
جزیره تنب كوچك – غرب جزیره تنب بزرگ
جزیره سیری – 27 میلی ابوموسی
جزیره فرور بزرگ – 36 میلی ابوموسی
جزیره فرور كوچك – شمال غربی جزیره ابوموسی
جزیره ابوموسی – ابوموسی
شهرستان حاجیآباد
چشمه آبگرم حاجیآباد – 30 كیلومتری شرق حاجیآباد
چشمه آبگرم ده شیخ – مسیر جاده حاجیآباد، دولت آباد
شهرستان میناب
كنارههای رودخانه میناب – میناب
قلعه هزاره (بیبی مینو) – میناب
امامزاده امیر دیوان – میناب
هلندیها در سال 1110 هجری قمری ( 1698 میلادی ) با كسب اجازه ار دولت ایران ، شهر تازهای با بافت و معماری ویژه در وسط شهر بندرعباس بنا نمودند. ( عمارت كلاهفرنگی در همین ایام بنا شده است.) بافت و شكل ظاهری شهر جدید تا سال 1135 هجری قمری دوام یافت. در نیمه نخست قرن هفدهم ، نمایندگان كمپانی هند شرقی سعی كردند بندرعباس را به پایگاه اصلی خود در خلیج فارس تبدیل كنند؛ به همین لحاظ، مركز كمپانی هند شرقی در بندر عباس مستقر گردید. ناوهای نظامی كمپانی هند شرقی نیز در آبهای نزدیك بندرعباس پهلو گرفتند. این شركت در سال 1759 به علت متشنج شدن اوضاع و بمباران تأسیسات تجاری انگلیسیها در بندرعباس، مركز تجارت خود را از این بندر به بندر بصره منتقل نمود . این امر بیش از پیش ، شرایط انحطاط بندرعباس را فراهم كرد. بعد از ظهور نادرشاه، بندر بوشهر مقر ناوگان ایران شد و بندرعباس و توابع آن طبق قرارداد، به سلطان مسقط به اجاره واگذار شد. در پی شورش سال 68 میلادی در مسقط ، این امتیاز لغو شد و شهر بندرعباس و توابع آن دوباره به تصرف كامل دولت ایران درآمد. پس از پیروزی نهضت مشروطیت و تصویب قانون ایالات و ولایات، بندرعباس و توابع آن جزء محدوده ایالت فارس قرار گرفت و سپس در محدوده اختیارات حاكم كرمان درآمد. در تقسیمات فعلی كشوری شهر بندرعباس مركز استان هرمزگان است. این شهر یكی از مهمترین مراكز استراتژیكی و تجاری ایران در جوار خلیجفارس و دریای عمان است. بارنداز شهید رجایی، اسكله عظیمی است كه بخش وسیعی از مبادله كالاهای تجاری بین ایران و دیگر كشورها از طریق آن صورت میگیرد. بندرعباس از طریق راههای دریایی، راهآهن، جادههای ترانزیتی درجه یك و از طریق هوا به كلیه مناطق داخلی و دیگر كشورهای جهان مرتبط است. بندر لنگهدر جغرافی زمان هخامنشیان ، از بنادر مهم و تجاری خلیجفارس اندك نام برده شده است. گمان میرود كه بندر گوگانا» همان بندر لنگه امروزی باشد كه در دوران حكومت هخامنشیان از بنادر معتبر تجاری محسوب میشده است؛ ولی در اثر تغییر و تحولات تاریخی و عدم توجه، این بندر كمكم رو به انحطاط گذارده و از رونق آن كاسته شده است. در سال 1638 تاورنیه» - سیاح فرانسوی – طی سفر از بصره به بندر لنگه، مدت دو روز در این بندر اقامت نموده و از آن به خوبی یاد كرده است. در سال 1760 میلادی ، اعراب جواسم سواحل جنوبی خلیجفارس طی یك مهاجرت وسیع، جزیره قشم و بندرلنگه و بندر شناس را تصرف كردند. در زمان كریمخانزند ( 1773 – 1743 میلادی ) سهولت ارتباط دریایی خلیجفارس از طریق بندر لنگه، رونق تجاری قابل توجهی در بندر لنگه و بندر كنگ به وجود آورد ور اه كاروانرو شیراز نیز به اهمیت بازرگانی این دو بندر افزود. اعراب جواسم به دستور كریمخان زند و بنا به ت نظامی او، در بندر لنگه سكونت گزیدند و در آبادی و رونق آن همچنان كوشیدند؛ به طوری كه بندر فوق از مشهورترین بنادر خلیجفارس شد و در دوران قاجار، به عروس بنادر ایران معروف گردید. تا سال 96 میلادی، اعراب جواسم بر بندر لنگه تسلط داشتند. در سال 89 میلادی در بندر لنگه دفتر كنسولگری فرانسه تأسیس گردید و از همین سال، گمرك بندر لنگه و بندرعباس زیر نظر و ریاست بلژیكیها قرار گرفت. در سال 98 میلادی یكی از افراد خانوادههای حكومتی بندر لنگه به علت ضعف حكومت مركزی، بندر لنگه و مناطق اطراف آن را تحت تصرف خود درآورد و علیرغم مخالفت دولت مركزی ایران، نمایندگانی را جهت اداره امور بندر لنگه انتخاب نمود. در اوایل سال 99، به سلطه او در بندر لنگه خاتمه داده شد. در اواخر حكومت سلسله قاجاریه، بندر لنگه رو به ویرانی گذاشت و از شروع جنگ جهانی اول تا بعد از جنگ دوم جهانی ( 1945 ) كه انواع بیماریهای واگیردار همراه با فقر و قحطی شیوع پیدا كرده بود، اكثر مردم این شهر فعالیت خود را تعطیل كرده، و به نقاط دیگر مهاجرت كردند. به همین دلیل به مرور زمان، نقاط مسكونی شهر خالی از سكنه شد و شهر فعالیت و چهره واقعی خود را از دست داد و سپس آرامآرام رونق یافت. بندر لنگه امروزی شهر نسبتاً آباد است و همچنان فعالیتهای تجاری آن رو به گسترش میباشد. این بندر از طریق جادههای درجه یك و فرودگاه، با سایر نقاط ایران ارتباط زمینی و هوایی دارد. بندر كنگتاریخ دقیق بنای شهر كنگ مانند اغلب شهرهای ایران مشخص نیست؛ اما منابع تاریخی نشان میدهند كه پیش از آنكه نامی از بندر لنگه در میان باشد، بندر كنگ ساخته شده است. گفته میشود كه تاریخ بنای شهر كنگ به 00 سال پیش میرسد و این بندر كوچك در طول عمر خود چهار بار تخریب و از نو ساخته شده است، و بنای فعلی آن چهارمین شهری است كه بر روی خرابههای شهر قبلی احداث شده است. روایتی نیز در دست است كه نشان میدهد، در حدود 100 سال پیش بندر كنگ ناحیهای آباد و پررونق بوده است. این شهر، دورهای در تصرف پرتغالیها و هلندیها بوده است و هنوز آثاری از قلاع و تجارتخانههای آنان در این بندر به صورت خرابه باقی مانده است. شهر كنگ یكی از بنادر شهرستان بندر لنگه است. مساحت آن 5 كیلومتر مربع میباشد و در 6 كیلومتری خاور بندر لنگه واقع شده و فاصله آن تا مركز استان 260 كیلومتر است. مردم شهر كنگ مانند دیگر ساحل نشینان اغلب دریانورد و عموماً ماهیگیر هستند و از مشاغل عمده آنان توربافی و لنجسازی است كه از مهمترین صنایع مردم این منطقه میباشد. در سالیان گذشته، كلیه لنجهای خلیج فارس به وسیله لنجسازان كنگی ساخته میشد؛ ولی بعدها به علت مشكلاتی كه در تهیه چوب مخصوص لنجسازی كه مستقیماً از سواحل آفریقا وارد میشد به وجود آمد، صنعت لنجسازی در كنگ رونق و شكوه گذشته خود را از دست داد. مینابتاریخ میناب با تاریخ شهر هرمز باستانی درآمیخته است. در حال حاضر خرابههای این شهر در نزدیكی شهر میناب قرار دارد و در واقع این شهر جای آن را گرفته است. در سال 326 قبل از میلاد، اسكندر مقدونی دریاسالار خود ـ نثارخوس (نئارك) – را از طریق مصب سند رهسپار خلیج فارس كرد. وی پس از عبور از سواحل مكران به دهانه رودخانه آدمیس» در نزدیكی شهر هرمز رسید و مورد استقبال اهالی شهر قرار گرفت و چندین روز در این شهر اقامت كرد. عدهای از مورخان، بنیانگذاری شهر هرمز كهنه را به اردشیر بابكان ( پاپكان) ساسانی منسوب میدانند؛ در صورتی كه چندین قرن پیش از آن سپاه اسكندر در این شهر اقامت داشته است. در حدود سال 1000 میلادی یكی از شیوخ عمان به نام محمد برای تصرف خلیج فارس و سواحل آن هجوم آورد و از نیتی اهالی هرمز نسبت به حاكم وقت استفاده كرد و بندر هرموز را تصرف كرد. پس از او، پسر وی به نام سلیمان و سپس فرزندان او حكومت شهر هرمز را به دست گرفتند. در سال 1300 میلادی، جمعی از سواران مغول ( نوادگان امیر تیمور گوركانی) به این شهر حمله كردند و خرابی بسیار به بار آوردند. در نتیجه امیر هرمز همراه با مردم شهر، بندر هرمز را ترك كرده و به جزیره هرمز كنونی مهاجرت نمودند و بدین ترتیب حكومت خشكی هرمز به جزیره جرون منتقل شد. در سالهای 04 ـ 1793 میلادی سلطان عمان ـ سلطان ابن احمد ـ با حمایت انگلیسیها، حاكمیت خود را در گواتر به ناصرخان ـ حاكم آن ناحیه ـ تحمیل كرد و نفوذ خود را در سواحل مكران گسترش داد و بدینسان سواحل دریای عمان نیز به دست وی افتاد. وی در رویارویی با ایران احتیاط میكرد؛ اما سعی كرد تا اداره بندر عباس و میناب را نیز به دست آورد. در این ایام، آقا محمدخان قاجار به دلیل درگیریهای داخلی فرصت نكرده بود تا قدرت خود را در جنوب كشور تحكیم نماید. بدین لحاظ جزایر قشم و هرمز تحت كنترل حكومت عمان قرار داشت. در سال 52 با توافق دولت ایران و عمان عهدنامهای تنظیم شد كه طی آن، اراضی سواحل و جزیرههای ایران و شهر میناب مجدداً به مالیكت ایران درآمد.
میناب امروزی كه تاریخ آن با قدمت تاریخی هرمز قدیمی درآمیخته است، شهری آباد و پررونق است. این شهر یكی از نواحی مستعد كشاورزی استان هرمزگان نیز هست و محصولات جالیزی، مركبات و خرمای آن بسیار معروف میباشد.جاسكنام این بندر كه امروز جاسك نامیده میشود، در دوران گذشته به صورتهای جاشك، چاشك، جك، رأسالجاسك و چاسك نیز ثبت شده است. در دوران بسیار قدیم بندر جاسك یكی از كانونهای معتبر آیین میترا بود. معبدی به نام آناهیتا در جاسك باقی مانده است. تهمتنبن توران شاه ملقب به سلطان قطبالدین در سال 1330 میلادی به بعد در جاسك حكومت داشته است.
در سال 1614 میلادی انگلیسیها بندر جاسك را به عنوان بندر تجاری خود در شمال خلیجفارس انتخاب كردند. اولین محموله انگلیسیها در سال 1616 با كشتی از هند در جاسك پهلو گرفت و در سال 1619 میلادی، تجار مذكور اولین تجارتخانه شركت هند شرقی در جاسك را تأسیس كردند. این بندر تا زمانی كه بندرعباس به تجارت انگلیسیها اختصاص داده شد، مركز تجارت و معاملات كمپانی هند شرقی با مركز ایران بود. در اواخر سال 1620 میلادی هلندیها از ورود دو كشتی كمپانی هند شرقی به بندر جاسك جلوگیری كردند. این كار كه منجر به نبرد سختی بین انگلیسیها و هلندیها در حوالی این بندر شد، به شكست و اخراج هلندیها از بندر جاسك انجامید. كشور انگلیس برای بسط نفوذ خود در سال 64 میلادی اقدام به استحكام مواضع خود در خلیج فارس نمود. از جمله این اقدامات، ایجاد خطوط تلگراف و كابل زیردریایی بود كه ایران و هند را از طریق گواتر – جاسك – بندرعباس مرتبط میساخت. دولت انگلیس استحكامات نظامی چندی در جاسك به وجود آورد. در سال 1901 میلادی خطوط تلگرافی ( سیم دریایی ) دیگری از بندر جاسك به مسقط ( عمان) دایر شد كه مركز آن در جاسك قرار داشت. در سال 1932 از سوی دولت ایران عبور بدون اجازه هواپیماهای انگلیسی و هلندی كه از خاور دور به خاورمیانه میآمدند، ممنوع اعلام شد؛ زیرا از بدو تأسیس خطوط هوایی، این دو كشور بدون كسب اجازه در فرودگاههای جاسك ـ بندرعباس – لنگه فرود میآمدند. در نتیجه این ممنوعیت، مسیر پروازهای فوق تغییر كرد. بندر جاسك امروزه از شهرهای نسبتاً آباد استان هرمزگان است كه سه طرف آن را آبهای ساحلی احاطه كرده و آن را به صورت یك شبهجزیره درآورده است. شهر از دو سوی شرق و غرب به خلیج جاسك میپیوندد و از سوی دیگر ( شمال شرقی )، به مناطق نظامی متصل است. این موقعیت، شكل ظاهری شهر را به حال طولی درآورده و عرض آن را بسیار محدود كرده است. قشمایرانیان ، در روزگار قبل از اسلام جزیره قشم را بنوكاوان» ، ابنكوان» ، برخت»، ابركافان»، افركاوان» و لافت» میگفتند؛ ولی به تدریج این اسامی به فراموشی گرایید و نامهای كشم و قشم متداول گشت. این جزیره را به خاطر طول زیاد آن جزیره الطویله» نیز نامیدهاند. در زمان شورش مغول و هرجومرج ناشی از آن، رییس قبیله توران در جزیره قشم سكونت اختیار كرد و به آبادانی ان پرداخت و به تورانشاه ملقب شد. پرتغالیها در سال 1507 میلادی در جزیره قشم استحكامات نظامی مهمی ایجاد كردند، و از ورود كشتیهای جنگی سایر دولتها به این جزیره جلوگیری كردند. این وضع تا زمان سلطنت شاه عباس صفوی ادامه داشت. در سال 1645، هلندیها قوای نظامی مهمی در خلیجفارس گرد آوردند و به بهانه این كه ایران قرارهای عهدنامه تجاری خود با آن كشور را رعایت نكرده است، حصار و قلعه قشم را تصاحب كردند و نیروهای نظامی خود را در آنجا اسكان دادند؛ ولی به علت گرمای شدید هوا، بسیاری از نیروهای هلندی تلف شده، و عاقبت هلندیها مجبور به تخلیه جزیره قشم شدند. در بین سالهای 1720 ـ 17 میلادی اوضاع خلیج فارس رو به وخامت نهاد. حاكم عمان تعدادی از جزایر واقع در نزدیك سواحل ایران، از جمله قشم را تصرف كرد؛ ولی چندین فروند كشتی جنگی انگلیسی مهاجمان عمانی را مغلوب كردند. پس از مرگ نادرشاه در سال 1747 میلادی، نفوذ ایران بر خلیج فارس ضعیفتر شد و طوایف عرب جواسم توانستند دامنه ات خود را گسترش داده و حوزه متصرفات خویش را تا نزدیكی سواحل ایران برسانند و در سال 1760 ، جزیره قشم را كه تا آن زمان در تصرف یك طایفه مشخص بود، تسخیر نمایند. در سال 1763، كریم خان زند نفوذ و اقتدار خود را در جنوب ایران مجدداً مستقر ساخت. در سال 82 میلادی، حكومت انگلیسی بمبئی تصمیم گرفت كه مركزی جهت توقف نیروی دریایی انگلیس در خیلج فارس ایجاد كند. برای این منظور چندین نقطه در خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفت و بالاخره باسعیدو ، واقع در جزیره قشم برای این منظور انتخاب شد. در این ایام دولت انگلیس قوای خود را در محل باسعیدو استقرار داد. چندی بعد، آنها نیز به دلیل بدی آب و هوا و نبودن امكانات زندگی مجبور به ترك باسعیدو شدند. تأسیسات انگلیسیها در بندر باسعیدو هنوز هم باقی مانده است. در سال 1909 میلادی، انگلیسیها مجدداً در بندر باسعیدو، انبارهایی برای سوخت كشتیها ایجاد كردند كه در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، به فعالیت انگلیسیها در این بندر خاتمه داده شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، قشم اهمیت بیشتری پیدا كرد، تا اینكه پس از پایان جنگ تحمیلی، در سال 1368 شمسی به عنوان دومین بندر آزاد ایران شناخته شد و به دنبال آن در سال 1369، این عنوان به تصویب هیأت دولت رسید. در همین سال فعالیت گمركی این بندر كه یكی از فعالترین مناطق تجاری و صنعتی در خلیج فارس و دریای عمان است، آغاز شد. بدین ترتیب با فعال شدن این بندر، فعالیتهای تجاری ایران با سایر كشورهای همسایه و منطقه گسترش بیشتری یافت. علاوه بر آن، پروژههای احداث فرودگاه بینالمللی قشم و بندرگاه آن، با ظرفیت پذیرش كشتیهای 60 هزار تنی و نیز طرح اتصال زمینی جزیره قشم به بندر عباس آغاز شد. ابوموسیدر كتب تاریخی و جغرافیایی، از این منطقه به نامهای بوموسی، ابوموسی، بنموسی، بوموف، باباموسی و گپسبز نام برده شده است. بررسیهای انجام شده، نشانگر آن است كه از هزاره قبل از میلاد جزیره ابوموسی، همانند سایر جزایر دریای پارس توسط ایرانیان اداره میشده و جزو قلمرو دولت ایران بوده است. دریای پارس و جزایر آن از جمله ابوموسی، در روزگار عیلامیان به ویژه در زمان سلطنت شیلهك این شوشیناك» . ( 1151-1165ق.م) تحت حكومت این سلسله بود. در دوره مادها و به ویژه در زمان سلطنت هُوِخشَترَه»، این جزیره به همراه سایر جزایر دریای پارس، جزو یكی از ایالتهای جنوب غربی و سپس جزو ساتراپ ( استان ) چهاردهم دولت ماد به نام درنكیانه» و بخشی از كرمان بود. در روزگار هخامنشیان، جزایر خلیجفارس از جمله جزیره ابوموسی به موجب بند 6 ستون اول كتیبه بیستون جزو استان پارس بوده است. در زمان اشكانیان، به ویژه در روزگار سلطنت مهرداد اول ( 171ـ 138 ق.م) بنادر و جزایر دریای پارس تحت حكومت این سلسله قرار گرفت. در دوره ساسانیان، جزایر و بنادر خلیجفارس جزو قلمرو ایران و كوره ( شهر) اردشیر خوره، در محدوده پادكیسانِ نیمروز بوده است. در سال 23 هـ .ق جزیره ابوموسی و سایر شهرها و ولایتهای كرانه شمالی خلیج فارس به تصرف اعراب درآمد. در دوره حكومت امویان و عباسیان، كرانهها و جزیرههای خلیج فارس، توسط فرستادگان آنان اداره میشد. در اواسط قرن سوم هجری قمری، یعقوب لیث صفاری در سیستان نخستین دولت مستقل ایرانی را پایهگذاری كرد. بعد از مرگ وی، برادرش عمرولیث، از سوی خلیفه بغداد به حكومت فارس، بوشهر، بنادر و جزایر كرانههای شمالی و جنوبی خلیج فارس. . . منصوب شد. در سال 323 هـ . ق عمادالدوله دیلمی، بنادر و جزایر خلیجفارس از جمله جزیره ابوموسی را تصرف كرد. در تمام مدت حكومت آلبویه، بنادر و جزایر سراسر كرانههای خلیج فارس در قلمرو فرمانروایی آنان قرار داشت. پس از انقراض سلسله آلبویه، سلجوقیان كرمان در آن منطقه حكومت یافتند و كلیه كرانههای شمالی و جنوبی و جزایر خلیجفارس از جمله بحرین، ابوموسی، كیش و خوزستان را متصرف شدند. این جزیره تا سال 538 هـ . ق كه حكومت سلجوقیان كرمان دوام داشت، جزو قلمرو آنان محسوب میشد و توسط حكومت دست نشانده آنان ـ بنیقیصر یا ملوك كیش ـ اداره میشد. پس از انقراض ملوك كیش، در سال 626 هـ . ق حكومت جزیره كیش و سایر جزایر خلیج فارس، از سوی اتابك ابوبكر بن سعد زنگی ( اتابك فارس ) به ملوك هرمز واگذار شد كه تا سال 779 هـ . ق مالكیت آنها بر این جزایر ادامه داشت. تیمور گوركانی در یورشهای خود، خلیج فارس و بنادر و جزایر آن از جمله ابوموسی را ضمیمه متصرفات خویش كرد و تا سال 873 هـ . ق كه اعقاب او در ایران حكومت داشتند، این منطقه جزو ایالت فارس محسوب میشد. در دوره شاه عباس صفوی، پرتغالیها ابوموسی را به تصرف خود درآوردند؛ ولی این جزیره ، پس از یك دوره طولانی به وسیله نیروهای ایرانی آزاد گردید. در سال 1147 هـ.ق ( 1735 م . ) از سوی نادرشاه افشار، لطیفخان دشتستانی به سمت حاكم ایالت دشتستان ، شولستان و دریاداریِ كل سواحل، بنادر و جزایر خلیجفارس منصوب شد و تمام جزایر از جمله ابوموسی را از دست یاغیان خارج كرد . لطیفخان دشتستانی، در سال 1149 هـ . ( 1736 م . ) به بحرین لشكر كشید و شیخ جبار هوله را شكست داد و آنجا را نیز به تصرف درآورد. كریم خان زند در سال 1179 هـ . ق ( 1756 م . ) بر سراسر فارس و جزایر خلیج فارس از جمله ابوموسی و . . . اعمال حاكمیت نمود. آقامحمدخان قاجار نزدیك به 10 سال با جانشینان كریمخان زند و سایر مدعیان سلطنت جنگ كرد و موفق شد بر تمام ایران، از جمله بنادر و جزایر خلیجفارس مسلط شود. در روزگار سلطنت فتحعلیشاه نیز این منطقه جزو ایالت فارس بود. در آخرین سالهای قرن نوزدهم، پس از وارد شدن نیروی دریایی و اتباع ی انگلستان به آبهای خلیج فارس، به بهانه بیرون راندن ان دریایی و مانع شدن از بردهفروشی و حفظ امنیت هندوستان، نیروی دریایی انگلستان از عملیات مأموران نظامی حكومت فارس در جزیره ابوموسی جلوگیری به عمل آوردند؛ اما در همان ایام بر روی نقشههای ترسیمی انگلستان كلیه خطوط مرزی كه مربوط به ایران بود، به رسمیت شناخته شد و مورد تأیید قرار گرفت. پس از چندی شیخ شارجه با هماهنگی دولت انگلستان ادعای مالكیت جزیره را كرد و با ایجاد چند اسلكه و تأسیسات بندری مختصر ، به انتقال خاكسرخ و راهاندازی چراغ دریایی و تولید مقدار كمی برق پرداخت. در شروع فصل زمستان سال 1350 شمسی. جزیره ابوموسی تحت سلطه نیروی دریایی ایران قرار گرفت؛ ولی در خصوص اختیارات حكومت ایران در این جزیره قبلاً با میانجیگری سر ویلیام لوس» دیپلمات و نماینده وزارت امور خارجه انگلستان در خلیجفارس، توافقهایی بین دول ایران و شارجه انجام گرفته بود. سر ویلیام لوس كه مدتی از طرف دولت انگلستان مأمور خدمت در بحرین و خلیجفارس شده بود، به دنبال مسافرتهای مكرر به خلیج فارس و شیخ نشینهای اطراف ، نظرافت و پیشنهادات شیوخ سواحل جنوبی خلیج فارس و دولت ایران را قبل از خارج شدن مأموران انگلستان اخذ كرد، و موفق به پیدا كردن راهحلی برای مسائل و مشكلات جزایر تنب بزرگ ، تنب كوچك و ابوموسی شد. بعد از آن، دولت ایران و شیخ نشین شارجه بر اساس قراردادی به توافق رسیدند. پس از استقرار نیروهای نظامی ایران در بلندیها و مناطق سوقالجیشی جزیره و حفظ قسمتآباد و قابل سكونت جزیره برای اقامت اتباع شارجه، جلساتی تشكیل شد و دولت ایران تمام شرایط قرارداد را همچنان استوار دانست. همچنین در همان سال (1350 ) ، نخستوزیر ایران طی نطقی در مجلس شورای ملی اقدام دولت ایران را در باز پس گرفتن جزایر سهگانه اعلام داشت و گفت مطابق گذشته، ایران خود را مالك و حاكم جزیره و منابع آن میداند. در حال حاضر، به لحاظ فقدان كانونهای جمعیتی متراكم در این شهرستان، بافت شهری تمركز یافتهای در یك مكان مشخص مشهود نیست؛ بلكه بافت شهری به صورت پراكنده و تلفیقی از بافت جدید ( شهركها ) و قدیمی همراه با واحدهای مسكونی دیگر است كه بیشتر اماكن دولتی محسوب میگردند.مكانهای تاریخی و دیدنی استان هرمزگانشهرستان بندرعباس
كنارههای رودخانه جلالی – كوههای شمالی بندرعباس
چشمه معدنی گنو- 24 كیلومتری شمال شرقی بندر عباس
چشمه آبگرم لشتان – 7 كیلومتری شرق بندر خمیر
چشمه چاه احمد – مسیر جاده بندر خمیر، بندر لنگه
چشمه آب گرم سایه خوش – مسیر جاده بندر خمیر، بندر لنگه
چشمه آبگرم تودولویه – مسیر جاده بندر عباس، لار
چشمه آب گرم خورگوـ جاده فرعی منشعب از جاده بندر عباس، سیرجان
چشمه آب گرم باری – جاده روستایی خورگو، سرخان، باری
چشمه آب گرم سرخان – جاده روستایی خورگو، سرخان، باری
چشمه آبگرم كشكو – مسیر جاده بندرعباس، كشكو
چشمه آب گرم نیان – مسیر جاده بندرعباس، سرخان
چشمه آبگرم چستانه – 25 كیلومتری غرب بندرعباس
جزیره كیش – جنوب غربی بندرعباس
جزیره هرمز – جنوب شرقی بندرعباس
منطقه حفاظت شده گنو- 29 كیلومتری شمال غربی بندر عباس
جنگلهای حرا( مانگرو) – سواحل خلیج فارس، شمال جزیره قشم، بندر خمیرو . . .
عمارت كلاهفرنگی – محل اداره گمرك بندرعباس
قلعه لافت – روستای لافت
قلعه خمیر – نزدیكی شهر بندر خمیر
چاههای آب لافت- پشت قلعه لافت
اسكله باستانی بندر لافت – لافت
محله قدیمی سورو – عرب شهر بندرعباس
پل لاتیدان – 50 كیلومتری غرب بندرعباس
مسجد دژكان – نزدیكی بندر خمیر
مسجد منبر كهنه- غرب بندر عباس
مسجد جامع بندرعباس – بندرعباس
مسجد صحراباغی – بندرعباس
امامزاده شاه محمدتقی – كنار جاده بندرعباس
امامزاده سید مظفر- بندرعباس
زیارتگاه خواجه نصیر- جاده بندرعباس، سورو
امامزاده سید كامل- بندرعباس
معبد هندوها – بندرعباس
شهرستان قشم
جزیره قشم – شمال غربی تنگه هرمز
جزیره لارك – جنوب شرقی قشم
جزیره هنگام – 29 میلی قشم
قلعه پرتغالیها – جزیره قشم
آبانبار بیبی - شهر قشم
آبانبار خربز- جنوبی غربی جزیره قشم
چاه پرتغالیها – محوطه نیروگاه برق قشم
شهر قدیم خربز – جزیره قشم
تپه باستانی كولغان – قشم
سدبالاتل – دره كولغان قشم
مسجد برخ- جزیره قشم
مسجد جامع – قشم
زیارتگاه بیبی مریم – روستای توریان
زیارتگاه شاه شهید – مجاور شهر قدیمی خریز
بقعه شیخ برخالاسود- قشم
زیارتگاه شیخ اندرآبی – روبهروی لافت
نیایشگاه میترا- 15 كیلومتری قشم
شهرستان بندر لنگه
كنارههای رودخانه مهران – كنار شهرستان بندر لنگه
چشمه آبگرم بادون – جاده بندر لنگه ، روستای گزیل
چشمه آبگرم آسك – جاده بندر لنگه، روستای گزیل
چشمه آب گرم ملایجی – مسیر جاده بندر لنگه ، بندر گنگ
چشمه آب گرم چارك – مسیر جاده بندر لنگه، گاوبندی
چشمه آب گرم فاریاب – مسیر جاده بستگ، بعد از روستای فتویه
چشمكه آب گرم فتویه – مسیر جاده بستگ
جزیره لاوان – 91 میلی بندر لنگه
جزیره هندورابی – 72 میلی بندر لنگه
جزیره شتور – جنوب شرقی جزیره لاوان
پناهگاه حیاتوحش – جزیره شتور
عمارت فكری – بندر لنگه
قلعه لشتان – 6 كیلومتری شرق بندر لنگه
مسجد و مناره ملك ابن عباس – غرب بندر لنگه
شهرستان ابوموسی
جزیره تنب بزرگ – 14 میلی جنوب غربی جزیره قشم
جزیره تنب كوچك – غرب جزیره تنب بزرگ
جزیره سیری – 27 میلی ابوموسی
جزیره فرور بزرگ – 36 میلی ابوموسی
جزیره فرور كوچك – شمال غربی جزیره ابوموسی
جزیره ابوموسی – ابوموسی
شهرستان حاجیآباد
چشمه آبگرم حاجیآباد – 30 كیلومتری شرق حاجیآباد
چشمه آبگرم ده شیخ – مسیر جاده حاجیآباد، دولت آباد
شهرستان میناب
كنارههای رودخانه میناب – میناب
قلعه هزاره (بیبی مینو) – میناب
امامزاده امیر دیوان – میناب
زنده دل ، حسن . مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی : استان هرمزگان ، تهران : نشر ایرانگردان – جهانگردان ، 1379 . ص31-42 ،121-124. | * منبع : |
داستان شاه سیف الله خان و تفنگچی بلوچکاره
بندر ,– ,سال ,جزیره ,كه ,شهر ,در سال ,بندر لنگه ,خلیج فارس ,این بندر ,پس از ,روستایی خورگو، سرخان، ,خورگو، سرخان، باریچشمه ,جاده روستایی خورگو، ,بندر لنگهچشمه آبگرم
درباره این سایت